کتابخانه نیمه شب

[cb:blog_page_title]

[cb:blog_slogan]

[cb:blog_page_title]

[cb:blog_title]
[cb:blog_page_title] [cb:blog_address]

 به عنوان مثال، وقتی او نوزاد بود، نادرش آن قدر نگران بود که گوش چپ نورا بیشتر از گوش راستش بیرون زده باشد که از نورا چسب برای رسیدگی به این وضعیت استفاده می کرد، سپس آن را زیر یک کلاه پشمی پنهان می کرد.

خانم الم برای تأکید بیشتر اضافه کرد: من از سرما و رطوبت متنفرم.

خانم الم موهای خاکستری کوتاه و صورتی بیضی شکل مهربان، و رنگ پریده و کمی چروکیده داشت که بالای یقه اسکی سبز لاک پشتی او خودنمایی می کرد. سن نسبتاٌ بالایی داشت، اما نورا همچنان بیشتر از هر کس دیگری در مدرسه با او احساس هم فکری می کرد. و حتی در روزهایی هم که باران نمی بارید، تعطیلات بعد از ظهر خود را در کتابخانه کوچک می گذراند.

نورا به او گفت: "سرما و رطوبت همیشه با هم همراه نیستند. قطب جنوب خشک ترین قاره روی زمین است. از نظر فنی، مثل یک صحرا است."

 

مشخصات کتاب

عنوان: کتابخانه نیمه شب:یک کتابخانه، بی نهایت زندگی

نویسنده: مت هیگ

مترجم: افسانه کرمی معز

مشخصات نشر: قم: آراستگان،1401.

شابک: 1-24-7644-622-978

موضوع: داستان های انگلیسی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: معرفی کتابنوجوانان و جوانان
برچسب‌ها: کتابداستانکودککودکانقصهقصه خوبداستان خوبمطالعهسرگرمیکودکاناوقات فراغترمانخواندنیاریارمهربانکتاببچهنوجوانجوانکتاب کودکآراستگانقمهیگمت هیگصحراقطبقطب جنوبگتابخانهکلاه پشمیلاک پشتسرمارطوبتزمینپنهانمادربدفوردرفتاردسخت

تاريخ : دو شنبه 12 دی 1401 | 3:52 | نویسنده : Za.Za.Me |

.: Weblog Themes By K 2 C O D :.